ناگفته های جدید از زندگی رهبر معظم انقلاب
گفتگو با علی شیرازی، نویسنده کتاب «پرتوی از خورشید» برخی از سوالات مطرح شده در این مصاحبه :
در مورد خانواده ایشان صحبت کنید. آیا آقازاده هایشان در سطح مدیریتی مسوولیت دارند یا این که منع شده اند؟
مقام معظم رهبری چند فرزند دارند؟
پس از پیروزی آقای احمدی نژاد، آنها که رای نیاوردند مردم را به خیابان ها کشاندند و مقام معظم رهبری آقای موسوی را می خوانند و با او صحبت می کنند و می فرمایند جنس تو با بقیه فرق می کند. ما بودیم چه کار می کردیم؟
متن کامل مصاحبه +
دانلود فایل pdf این مصاحبه در ادامه ...
علاقه مند بودیم درباره زندگی مقام معظم رهبری بیشتر بدانیم. پیگیری ها ما را به حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی، نویسنده کتاب «پرتوی از خورشید» رساند؛ کتابی درباره زندگی شخصی مقام معظم رهبری که هم اکنون به چاپ نوزدهم رسیده است.
علی شیرازی، برادر سردار شیرازی مسوول دفتر نظامی مقام معظم رهبری است که هم اکنون مسوولیت نمایندگی ولی فقیه در نیروی دریایی سپاه را به عهده دارد. مصاحبه ما را با وی درباره زندگی حضرت آیت الله خامنه ای می خوانید.
ابتدا درباره این که چگونه به فکر نوشتن چنین کتابی افتادید، صحبت کنید و توضیح دهید هدف از نوشتن آن چه بوده است؟
در ارتباط با مقام معظم رهبری و زندگی ایشان خلایی در جامعه احساس می شد و وقتی این موضوع را خودم دنبال کردم به این نتیجه رسیدم که مطالب اندکی در این مورد چاپ شده که البته بسیار ناقص بودند.
گردآوری این کتاب را از سال 78 - 77 آغاز کردیم. ابتدا با شخصیت هایی که با مقام معظم رهبری آشنایی داشتند، صحبت کردیم.
آن زمان من در سپاه نبودم، بنابراین فرصت داشتم به بعضی از شهرها مثل مشهد مسافرت کنم. من آن زمان ساکن قم بودم و وقتی به مکه رفتم در آنجا راحت تر با آقایان ملاقات و مصاحبه کردم و از مطبوعات و کتاب های دیگر که در این زمینه چاپ شده بود، استفاده کردم و بهره بردم و این مجموعه را گردآوری کردم و به رشته تحریر درآوردم. وقتی شروع به نگارش این کتاب کردم، تصمیم گرفتم از حالت نوشتاری طولانی پرهیز کنم و بیشتر به صورت داستان و خاطره کوتاه بنویسم و هر قطعه که به صورت کوتاه آماده می شد آن را چاپ می کردم.
آن موقع در بازار کتاب، بعضی از افراد همین مجموعه را با چهار تا کم و زیاد کردن به صورت کتاب کوچک چاپ می کردند. الان سه چهار کتاب در صفحات 50 تا 60 صفحه ای به صورت کوچک در بازار موجود است.
تقریبا هفت هشت سال پیش کتاب را به چاپ رساندم و از آن زمان تاکنون که چاپ نوزدهم است، این کار ادامه دارد.
آیا شما با مقام معظم رهبری ارتباط نزدیک داشتید یا نه؟ اگر داشتید این ارتباط چگونه شکل گرفته بود؟
سابقه آشنایی ابوی و اخوی ما که هر دو شهید شدند با مقام معظم رهبری برمی گردد به قبل از انقلاب اسلامی که اخوی بنده شیخ آقا عباس شیرازی، قائم مقام سازمان تبلیغات و فرمانده تبلیغات جبهه و جنگ بود که سال 64 به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
مقام معظم رهبری دورانی قبل از انقلاب در روستایی در رفسنجان می آمدند و سخنرانی می کردند و محل استقرار ایشان منزل ابوی بنده بود. هر?روحانی که به منزل ما می آمد در آنجا مستقر می شد از قبیل شهید کامیاب، شهید هاشمی نژاد، آیت الله جنتی، آقای ناطق نوری، آقای دکتر حسن روحانی و بعضی از بزرگان دیگر.
آیا از آن زمان چیزی به یاد دارید؟
نه. از آن زمان چیزی به یاد ندارم. فقط این که ابوی و اخوی ما در دوران تبعید به سیستان و بلوچستان رفتند. پس از انقلاب هم بالطبع همه وارد نظام شدند و اخوی با صلاحدید شهید بهشتی وارد قوه قضاییه شد. یکی از اخوان بنده به مقام معظم رهبری در اول انقلاب معرفی شد و رهبر انقلاب آن زمان نماینده شورای عالی دفاع بودند و به واسطه آشنایی با شیخ آقا عباس، اخوی را وارد مجموعه کردند.
آن زمان آقای طباطبایی مسوول تشکیلات خودکفایی بود، پس از ایشان اخوی من جانشین وی در آن مرکز با معرفی مقام معظم رهبری شد. من در سپاه مدتی هم جانشین نمایندگی بودم و بالطبع ارتباط بنده با دفتر رهبری بیشتر شد و زمانی هم با دفتر همکاری داشتم که آشنایی با مقام معظم رهبری مضاعف تر شد.
ایشان پیش از انقلاب چه شرایطی داشتند و پس از انقلاب چه شرایطی؟ ایشان منصب های مختلفی را گذراندند تا به رهبری انقلاب اسلامی رسیدند. لطفا در این مورد توضیح دهید؟
خاطره ای را برای شما تعریف می کنم که در کتاب آن را ذکر کردم. این خاطره برمی گردد به اوایل انقلاب. از این بابت می گویم تا قضیه روشن تر شود کسی که در این کشور 8 سال رئیس جمهور بوده و بعد آمده و رهبر شده، هیچ گونه تغییری در رفتار و اخلاقشان نداشته اند، در صورتی که اگر کسی پله پله هم بیاید بالا، زندگی و اخلاقش تغییر می کند. ایشان اوایل رهبریشان روزهای دوشنبه ملاقات عمومی می گذاشتند.
یکی از دوشنبه ها که من خدمت مقام معظم رهبری بودم و در اتاق ملاقات نشسته بودم، دیدم پیرمردی روستایی با شلوار سیاه گشاد کنار من نشست و گفت حاج علی کی می آید. من فکر کردم منظورش یکی از اعضای دفتر است. گفتم منظورت کیست؟ گفت حاج علی را می گویم.
گفتم منظورت مقام معظم رهبری است؟ گفت بله. گفتم بنشین تشریف می آورند. من در همین افکار بودم که برخورد مقام معظم رهبری با این شخص چگونه است که مقام معظم رهبری تشریف آوردند و خیلی گرم و جدی با او صحبت کردند و بعد احوال بچه ها و نوه هایش را پرسیدند و از وضع زندگیش جویا شد.
آن هنگام فهمیدم مشهدی است و مقام معظم رهبری قبل از انقلاب وقتی در مشهد سخنرانی داشته اند با ایشان آشنا بودند. همان ارتباطی که قبل از انقلاب به عنوان یک روحانی با مردم داشتند، زمان رهبری هم می بینید.
در جلسه های دوشنبه هر کسی وارد می شد، ایشان به احترام می ایستادند. این خیلی مهم است. حالاهر کی می خواهد باشد. خیلی از افرادی که روزهای دوشنبه می آیند عادی اند و خیلی ها حتی آقا را نمی شناسند یا برای اولین بار است می آیند خدمت آقا، ولی مقام معظم رهبری راست قامت می ایستند.
اینها حالت های معنوی است که در آقا وجود دارد. من معتقدم آن معنویتی که در درون آقا هست و انسان آن را می بیند آن صداقتی که می بینید ظاهر و باطنی که در وجود آقاست، باعث می شود انسان خود به خود اشک بریزد.
من هیچ تفاوتی در زندگی ایشان نمی بینم. هیچ تغییر رفتار چه در دوران ریاست جمهوری چه در این دوران. در دوران ریاست جمهوری ایشان در سال 67 اواخر جنگ بود که تشریف آوردند به جبهه. آن روز توی لشکر ثارالله من مسوول تبلیغات بودم. کارتی را برای روحانیون درست کردیم و دادیم به دست آنها و گفتیم با این کارت بیایید خدمت آقای خامنه ای. حفاظت با بعضی افراد برخورد کرد یا گفتند کارتتان با ما هماهنگ نشده یا مباحث دیگر که اکنون یادم نیست.
وقتی بعضی از آقایان را راه ندادند آنها رفتند و من چون مسوول تبلیغات بودم خیلی خوشم نیامد. هنگامی که جلسه تمام شد و آقا تشریف بردند به یک سوله و آنجا سفره شام پهن شد، سر سفره شام با خودم کلنجار می رفتم که این موضوع را بگویم یا نه، چون از کار حفاظت عصبانی بودم. پس از شام وقتی در جلسه خدمت ایشان بودم این موضوع را عرض کردم که حفاظت با بعضی از این آقایان چنین رفتار کرده است.
اگرچه بخواهیم درست قضاوت کنیم می بینیم حفاظت در جبهه به خاطر رئیس جمهور کشور حق داشت کنترل کند، ولی تا آقا این موضوع را فهمیدند فرمودند از قول من از تک تک افراد عذرخواهی کنید.
در مورد خانواده ایشان صحبت کنید. آیا آقازاده هایشان در سطح مدیریتی مسوولیت دارند یا این که منع شده اند؟
یکی از نکاتی که می خواستم بگویم، همین است. تاکنون هیچ تخلفی در زندگی فرزندان مقام معظم رهبری دیده نشده است بخصوص در دوران رهبری. در دوران ریاست جمهوری من خیلی با ایشان مراوده نداشتم و فرزندانشان را نمی شناختم، ولی از دوران رهبری، فرزندان ایشان را می شناسم و هیچ تغییر رفتاری در زندگی هیچ کدامشان نمی بینم.
در ارتباط با کتاب خودم جلسه ای با یکی از فرزندان ایشان داشتم. می خواستم وارد دفتر شوم که ایشان همان موقع رسیدند.
همان نظمی که مقام معظم رهبری دارند بچه هایشان هم دارند، همچنین دیدم در خیابان پیاده می آیند و خیلی معمولی. اگر الان بچه های مقام معظم رهبری بروند در خیابان خیلی از مردم آنها را نمی شناسند، ولی گاهی فرزندان بعضی مسوولان، مشهورتر از خودشان می شوند.
مقام معظم رهبری چند فرزند دارند؟
6 فرزند دارند 2 تا دختر و 4 تا پسر که پسرها همه روحانی اند.
چرا آیت الله بهاءالدینی در مقابل رهبر معظم خاضع است؟
وقتی مقام معظم رهبری منزل ایشان رفتند آیت الله بهاءالدینی می گویند: تو گویی دیشب خورشید آمده بود. کسانی به آقای بهجت گفتند شما جایگاهی دارید. ایشان ایستادند و خطاب کردند بروید پی کارتان. شما نمی فهمید ایشان (آقای خامنه ای) کی هستند. من گاهی اوقات شوخی می کنم و می گویم ما توجه نمی کنیم وقتی می گوییم جانشین امام زمان(عج) این جانشین امام زمان خصوصیاتی دارند که ازخیلی ها هم بالاترند.
آقای آیت الله اراکی با آن مقام بالای معنوی دست رو?سینه می گذارد و در مقابل امام می گوید السلام علیک یا بن رسول الله می خواهم بگویم در تبین زندگی باید دقت کنیم. این خصوصیات، خصوصیات ویژه آقا هستند.
می گویم آقا ساده زندگی می کنند. می گویند خیلی ها توی کشور ساده زیستند. اما می گویم آقا عارف است.
آیا از نظرمدیریتی کسی مثل آقا پیدا می شود؟ ما از اول انقلاب که نگاه می کنیم چه در دوران امام چه در امروز، همه این ویژگی ها در رهبری نظام وجود داشته است. برازندگی امام در این بود که توانست یک جنگ 8?ساله را به گونه ای اداره کند که حتی یک وجب از خاک کشور از دست نرود. اوست که می تواند تصمیم بگیرد و غائله بنی صدر را خاتمه دهد. هیچ قدرتی و هیچ فردی به غیر از امام در آن زمان نمی توانست غائله بنی صدر را خاتمه دهد.
درباره بحث مدیریتی رهبری بیشتر توضیح دهید؟
گاهی افرادی که خودشان را از یک بعد به آقا نزدیک می دانند در بعد دیگر مقابل آقا می ایستند. در اینجا آقا باید به گونه ای رفتار کنند که دشمنان سوءاستفاده نکنند. مقام معظم رهبری می فرمایند من وقتی می خواهم برای سخنرانی بیایم اشک می ریزم، متوسل می شوم که مبادا چیزی بر زبان جاری کنم که کسی از آن سوءاستفاده کند. من در این سال ها موردی ندیدم که آقا تصمیمی بگیرند و دیگران ازآن سوءاستفاده کنند.
شما نگاه کنید دکتر بازرگان در یک سخنرانی می گوید ملت ایران خسرت الدنیا فی الاخرت هستند. این مطلب را در سال 72 گفته بود. ملت ایران کیست؟ به ملت ایران توهین شده و باید رهبر از آن دفاع کند.
مردم توقع دارند مقام معظم رهبری این اهانت را پاسخ دهند. حال زمانی که بازرگان از دنیا می رود موضعگیری مقام رهبر را می بینید. ایشان پیام می دهند وجلوی بعضی فتنه ها را می گیرد.
آقای منتظری از دنیا می رود. اطلاعیه آقا را ببینید.
ایشان طوری وارد ماجرا می شوند که جلوی همه بهانه ها گرفته می شود و اهل بیت آقای منتظری می فهمند که نزدیک تر از آقا به آنها کسی نیست. برخورد بعضی از آقایان را در کشور با مقام معظم رهبری ببینید و رفتار پدرانه ایشان را هم ببینید.
فتنه پس از انتخابات هم برای آقا روشن بود. امروز سخنرانی های ایشان را کنار هم بگذارید مشخص است ایشان پیش از انتخابات فرمودند مواظب باشید اغتشاش نشود.
پس از پیروزی آقای احمدی نژاد، آنها که رای نیاوردند مردم را به خیابان ها کشاندند و مقام معظم رهبری آقای موسوی را می خوانند و با او صحبت می کنند و می فرمایند جنس تو با بقیه فرق می کند. ما بودیم چه کار می کردیم؟
همین ها علیه مقام معظم رهبری موضع می گیرند. کسی می آید پشت صحنه و اهانت هم می کند، اما مقام معظم رهبری چه پشت صحنه و چه روی صحنه به این زیبایی با او برخورد می کنند. شما 23 خرداد را نگاه کنید.
بیایید جلوتر 13 آبان را نگاه کنید. بیایید جلوتر 16 آذر را نگاه کنید. بیایید بعد از عاشورا بیایید 9 دی و بیایید 22 بهمن.
این همه شانتاژبازی علیه انقلاب، این همه جنگ روانی و این همه سرمایه گذاری کردند. دنیا را به کار انداختند. در درون و خارج از کشور در اینترنت و تلویزیون و روزنامه و همه سایت ها را وارد گود کردند، اما روز به روز کشش به سمت مقام معظم رهبری بیشتر شد.
در کشوری بحرانی ایجاد می شود، یک عده می برند اما در کشور ما نه تنها بریده نشدند بلکه بریده ها هم وصل و همه یک کاسه شدند.
من در این مدت بیشتر سخنرانی های مقام معظم رهبری را گوش دادم بخصوص در دوران اصلاحات به این سو مطالعه کردم و گاهی اوقات مقاله نوشتم.
شما چه کسی را سراغ دارید 20 سال سخنرانی کند و آن هم تکراری نباشد.
من دعاهای ایشان را چک کردم. دعاها هم متفاوت بودند.بجز مقام معظم رهبری کسی را ندیدم که وقتی سخنرانی می کنند، هنگام پیاده کردن مطلب به ویرایش نیاز نداشته باشند. من ندیدم کسی سخنرانی کند و هر بار واژه نو داشته باشد. شما سخنرانی مقام معظم رهبری را گوش کنید. دائم واژه نو دارند، تدبیر نو، نکته نو، حرف نو .
منبع : روزنامه جام جم
?? اسفند ??
درباره کتاب پرتوی از خورشید
داستانهایی از زندگی مقام معظم رهبری
این اثر در قالب بیان خاطرات برخی از اندیشمندان و نزدیکان مقام معظم رهبرى، به تبیین زوایایی از شخصیت ایشان پرداخته است.
این نوشتار از طریق نقل خاطرهها و گفتارهای مستند از زبان دانشورانى که مدتها با مقام معظم رهبری در ارتباط بودهاند، میکوشد عموم مردم را نسبت به الگوهای اخلاقی و رفتاری این بزرگوار آشنا سازد.
در بخشی از معرفی این اثر از سوی ناشر آمده است: «آشنایى با جنبههاى مختلف شخصیت فرزانگانى که بر چکاد اندیشه و عمل برنشستهاند و راه پرفراز و نشیب روزگار را با سلامت و دقت پىسپردهاند، به آدمى حیات، نور، نشاط و سرور مىبخشد.»
این نوشتار در 16 بخش، به معرفی الگوهای اخلاقی و رفتاری رهبر معظم انقلاب پرداخته است. عناوین این بخشها از این قرارند: علم و آگاهی، لیاقت و شایستگی، ساده زیستی، معنویت و عرفان، تواضع، توجه به خانوادههای شهدا، رابطه با مردم و جوانان، دقتها و ظرافتها، مبارزه و شجاعت، جنگ و جهاد، بیتوجهی به دنیا، رعایت بیتالمال، تدبیر، امر به معروف و نهی از منکر، نظم و انضباط و ورزش.
کلمات کلیدی: